Pages

Subscribe:

Ads 468x60px

۱۳۸۹ دی ۹, پنجشنبه

گزارش سالانه گزراشگران بدون مرز در باره نقض حقوق رزنامه نگاران در ایران اخوند زده

30دسامبر 2010 - ۹ دی
گزارش سالانه گزراشگران بدون مرز در باره نقض حقوق رزنامه نگاران در ایران اخوند زده

بیلان آزادی مطبوعات در جهان

2010

سال میلادی ٢٠١٠ از سال‌های گذشته با رشد چشم‌گیر اختطاف خبرنگاران متمایز می‌شود. در سال ٢٠٠٨ این تعداد ٢٩ مورد بود، در سال ٢٠٠٩ ، این رقم به ٣٣ مورد رسید و در سال ٢٠١٠ آمار روزنامه‌نگاران ربوده شده ٥١ مورد است. خبرنگاران کمتر از پیش بعنوان ناظران بیرونی انگاشته می‌شوند. بی‌طرفی و ماموریت حرفه‌ای آنها نیز مورد احترام قرار نمی‌گیرد.

٢٠١٠ در ارقام

روزنامه‌نگار کشته شده ٥٧

روزنامه‌نگار ربوده شده ٥١

روزنامه نگاردستگیر شده ٥٣٥

روزنامه‌نگار مورد تعرض و تهديد قرار گرفته ١٢٧٤

رسانه سانسور شده ٥٠٤

روزنامه نگار تبعیدی ١٢٧

وبلاگ نويس بازداشت شده ١٥٢

وبلاگ نويس مورد تعرض و تهديد قرار گرفته ٥٢

کشورهای سانسورگر اینترنت ٦٢

کاهش مرگ خبرنگاران در مناطق جنگی

در سال میلادی ٢٠١٠ در سراسر جهان ٥٧ خبرنگار به هنگام انجام وظیفه خود کشته شده‌اند. سال گذشته این آمار ٧٦ نفر بود که نشانگر کاهشی ٢٥ درصدی است. تعداد روزنامه‌نگاران کشته شده در مناطق جنگی در طی سال‌های گذشته کمتر شده است. نکته قابل ملاحضه این است که تشخیص هویت قاتلان در میان باند‌های مافیایی،نطامیان، گروه‌های مذهبی افراطی و دولت‌ها بیش از پیش دشوار شده است.

ژان فرانسوا ژولیارد دبیر اول گزارش‌گران بدون مرز در این باره اعلام کرد « نسبت به سال گذشته تعداد کمتری خبرنگار در مناطق جنگی کشته شده‌اند، حرفه‌کاران رسانه‌ها بیش از هر کس قربانی تبه‌کاران و باندهای قاچاق‌بران مواد مخدر شده‌اند. باندهای مافیایی و شبه نظامیان نخستین عاملان قتل خبرنگاران در جهان هستند. داو آینده تلاش برای پاک کردن این پدیده است. مقامات حکومتی کشورهایی که در آنها خبرنگاران به قتل می‌رسند،در مبارزه با مصونیت از مجازات که عاملان این جنایات از آن سود می‌جویند، مسوولیت اصلی را بر عهده دارند. اگر دولت‌ها همه‌ی تلاش خود را برای مجازات قاتلان خبرنگاران بکار نگیرند، عملا به شریک جرم جنایتکاران تبدیل می‌شوند.»

خبرنگاران گروگان‌های باج‌گیری

سال میلادی ٢٠١٠ از سال‌های گذشته با رشد چشم‌گیر اختطاف خبرنگاران متمایز می‌شود. در سال ٢٠٠٨ این تعداد ٢٩ مورد بود، در سال ٢٠٠٩ ، این رقم به ٣٣ مورد رسید و در سال ٢٠١٠ آمار روزنامه‌نگاران ربوده شده ٥١ مورد است. خبرنگاران کمتر از پیش بعنوان ناظران بیرونی انگاشته می‌شوند. بی‌طرفی و ماموریت حرفه‌ای آنها نیز مورد احترام قرار نمی‌گیرد.

« ربودن خبرنگاران بیشتر از پیش رایج شده است و کشورهای بیشتری را در بر گرفته است. برای نخستین بار، در سال ٢٠١٠ هیچ کدام از ٥ قاره‌‌ی جهان از این بلا بی‌نصیب نماندند. خبرنگاران در عمل به وسیله‌ای برای باج‌گیری تبدیل شده‌اند. اختطاف‌گری به ربایندگان امکان تامین مالی فعالیت‌هایشان را می‌دهد، دولت‌ها را به سرخم کردن در برابر درخواست‌هایشان وادار می‌کند و اینگونه پیام‌‌شان را به افکار عمومی می‌رسانند. برای گروه‌های درگیر تضمین کننده‌ی شکلی از تبلیغات برای خود است.

در این باره نیز دولت‌ها برای شناسایی و به عدالت سپردن گروگان‌گیران باید تلاش بیشتری انجام دهند. بدون این تلاش گزارش‌گران محلی و خارجی امکان حضور در برخی مناطق را نخواهند داشت و مردمان آنجا با سرنوشت تلخ خود تنها خواهند ماند.»

در سال ٢٠١٠ به ویژه در افغانستان و نیجریه خبرنگاران با این خطر رودرو بوده‌اند. در افغانستان اختطاف استفان تاپونیه و هروه دکی‌ئر و سه همکار افغانشان از ٢٩ دسامبر ٢٠٠٩ تا امروز یکی از طولانی‌ترین گروگانگیری‌های تاریخ روزنامه‌نگاری فرانسه از آغاز دهه نود

هیچ نقطه‌ای از جهان نیست که در آن روزنامه نگاری کشته نشده باشد

در سال میلادی ٢٠١٠ در ٢٥ کشور جهان خبرنگار کشته شده‌ است. از زمان انتشار بیلان سالانه‌ی گزارش‌گران بدون مرز تا امروز این نخستین بار است که در این تعداد کشور خبرنگار به قتل رسیده است. نزدیک به ٣٠ درصد خبرنگاران کشته شده در قاره آفریقا به قتل رسیده‌اند. ( در آنگولا، کامرون،نیجریه، اوگاندا، جمهوری دمکراتیک کنگو، سومالی که هفت کشور از ٢٥ کشور تشکیل دهنده قاره آفریقا هستند) اما آسیا با ٢٠ مورد قتل و پاکستان در صدر آن با ١١ روزنامه نگار کشته شده پر مرگ‌ترین قاره جهان است.

از زمان انتشار بیلان سالانه‌ی گزارش‌گران بدون مرز تا امروز و در میان ٦٧ کشوری که در آنها خبرنگاران به قتل رسیده‌اند، در تعداد اندکی از آنها چون افغانستان، کلمبیا، عراق، مکزیک، پاکستان، فلیپین، روسیه و سومالی هیچ تغییری چشم‌گیری به وجود نیامده است. در این کشورها می‌توان گفت فرهنگ خشونت علیه مطبوعات نهادینه شده است. سه کشور پرخشونت در طی ده سال گذشته افغانستان، عراق و مکزیک هستند. در پاکستان هرسال‌ چون سال پیش تکرار می‌شود، خبرنگاران که یا از سوی گروه‌های اسلامی مورد هدف قرار می‌گیرند و یا قربانی عملیات انتخاری می‌شوند، سنگین‌ترین هزینه را در سال گذشته پرداخت کرده‌اند.

در عراق خشونت علیه روزنامه‌نگاران از سر گرفته شده است. در کل ٧ روزنامه‌نگار درسال ٢٠١٠ کشته شده‌اند، اکثر آنها پس از عقب نشینی ارتش امریکا به قتل رسیده‌اند. در ٢٠٠٩ این آمار ٤ نفر بوده است. خبرنگاران در این کشور قربانی جریان‌های مختلفی از جمله قدرت‌های محلی،گروه‌های فاسد، جنبش‌های مذهبی هستند که مستقل بودنشان را نمی‌پذیرند.

در مکزیک خشونت مفرط باندهای قاچاقبری علیه همه‌ی مردم و به ویژه بر ضد روزنامه‌نگاران شاخص عمل می‌کند. این امر گزارشدهی از وقایع را تخریب کرده است. گزارش‌گران برای اجتناب از خطر، محبور به انجام کاری حداقلی هستند.

هندوارس، در امریکای مرکزی، دارای سه روزنامه‌نگار کشته شده است - در میان نه خبرنگار به قتل رسیده، در سال ٢٠١٠ - در ارتباط با حرفه روزنامه‌نگاری است. در پی کودتای ٢٨ ژوئن ٢٠٠٩ خشونت سیاسی نیز به خشونت "سنتی" جرایم سازمان‌یافته، پدیده رایج در این منطقه، اضافه شده است.

در سال گذشته، تایلند نیز که مطبوعات علیرغم مشکلات روی داده از استقلال نسبی بهرمند هستند، از آسیب در امان نماند. در ماه آوریل و می دو روزنامه‌نگار خارجی، فابیو پولانگی ایتالیایی و هیروکی مورموتو ژاپنی به هنگام درگیری میان پیراهن قرمزها هواداران، تاکسین شین واتارا، نخست وزیر سابق و پلیس در بانکوک و به احتمال زیاد با شلیک ماموران پلیس کشته شدند.

کشته شدن خبرنگاران در اروپا

در سال گذشته دو روزنامه‌نگار اروپایی در یونان و لیتونی به قتل رسیدند، که تا امروز چگونگی و چرای قتل آنها مشخص نشده است. در یونان که عدم ثبات سیاسی و اجتماعی بی‌تاثیر بر کارکرد رسانه‌ها نیست، سوکراتیس گویولیاس خبرنگار و مدیر رادیو تما ٩٨،٩ در تاریخ ١٩ ژوئیه با شلیک گلوله در برابر منزلش به قتل رسید. پلیس تا این لحظه یک گروه چپ‌گرای افراطی به نام "فرقه انقلابیون" را مسوول قتل اعلام کرده است. در لیتونی کشوری که تا کنون از محیطی آرام برای مطبوعات بهرمند بوده است گریگوریجیس نمکوف مدیر و سردبیر روزنامه میلیون و مالک یک شبکه تلویزیونی در تاریخ ١٦ آوریل ٢٠١٠ باشلیک دو گلوله در سرش به هنگام بازگشت از یک جلسه کاری کشته شد.

اینترنت پناه نیست

گزارش‌گران بدون مرز به تحقیق در باره قتل وب‌نگار مصری خالد محمد سعید ادامه می دهد. وی پس از بازداشتش در یک کافی نت از سوی دو پلیس با لباسی شخصی در خیابان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به قتل رسید. بنا بر اطلاعاتی که منتشر شده است وی در انتشار ویدئویی از دخالت ماموران پلیس در پخش مواد مخدر دست داشته است. پزشکی قانونی علت مرگ وی را زیاده روی در استفاده از موارد مخدر اعلام کرده است. اما عکس‌های منتشر شده از پیکر او این امر را رد می کنند و تائید کننده قتل به وسیله ضرب و شتم هستند.

آمار وب‌نگاران دستگیر شده نسبت به سال گذشته به شکل نسبی ثابت مانده است. این امر نشانگر عادی شدن سرکوب وب‌نگاران و سانسور اینترنت است. مسدودسازی سایت‌ها دیگر امری تابو نیست، سانسور اشکال دیگری را نیز به خود گرفته است : تبلیغ سیاسی یک طرفه و تهاجمی و استفاده بیشتر از حملات سایبری برای به سکوت وادار کردن کاربران معترض. نکته مهم دیگر این است که سانسور فقط از سوی دولت‌های سرکوبگر اعمال نمی‌شود و می‌تواند از سوی دمکراسی‌ها با وضع قوانین محدود کننده نیز بکار گرفته شود.

تبعید : اخرین شانس

در برابر خشونت و سرکوب، بسیاری از حرفه‌کاران رسانه‌ها مجبور به ترک کشور خود شده‌اند. در سال گذشته ١٢٧ روزنامه‌نگار از ٢٣ کشور جهان مجبور به ترک کشور خود شده‌اند. برای دومین سال متوالی ایران با ٣٠ روزنامه‌نگار تبعیدی بیشترین تعداد فرار روزنامه‌نگاران را به خود اختصاص داده است. آفریقای مرکز نیز از خبرنگاران خالی می‌شود. نزدیک به ١٥ روزنامه‌نگار اتیوپیایی و سومالیایی در سال گذشته کشور خود را ترک کرده‌اند. تبعید اجباری ١٨ روزنامه‌نگار زندانی کوبایی به اسپانیا از جمله وقایع مهم سال ٢٠١٠ بود. این روزنامه‌نگاران از سال ٢٠٠٣ در زندان بسر می‌بردند.

توضیح : گزارشگران بدون مرز برای ارائه این بیلان همچون سالهای گذشته مواردی را برشمرده است که رابطه میان حرفه‌ی قربانی با حادثه برای سازمان یا کاملا و یا با احتمال نزدیک به یقین مشخص شده است. این آمار مبتنی بر مواردی است که گزارش‌گران بدون مرز از آنها مطلع شده و مواردی را که قربانیان برای حفظ امنیت خود خواهان افشای آن از سوی خود و یا ما نبوده اند خوداری کرده است.



///////////////////////////////////////

جمهوری جنايت!جمهوری"گوادلوپ"!جمهوری کشتار کمونيستها ! جمهوری بخاک و خون کشيدن آزاديخواهان ! جمهوری جهالت اسلامی قرون وسطائی! جمهوری موهومات مذهبی! جمهوری بمباران کردستان انقلابی! جمهوری کشتار خلق ترکمن! جمهوری بخون غلطاندن بلوچستان و خوزستان! جمهوری اوين! جمهوری کشتار ٦٠ ! جمهوری "يا روسری يا تو سری" ! جمهوری قتل عام ٦٧ ! جمهوری پرتاب دانشجو از بالای ساختمان با شعار: "يا زهرا" ! جمهوری بريدن زبان کارگر! جمهوری زندان روزنامه نگاران !جمهوری حزب الله! جمهوری اوباش ! جمهوری ولايت الله! جمهوری کشتار و زندان ٨٨ ! جمهوری کهريزک ! جمهوری تجاوز! جمهوری سنگسار و قصاص! جمهوری جلادن با اسم مبارک "قاسم الجبارين" ! و با فتوای خامنه ای جلاد در تدارک کشتار ديگری است.

دوباره یک خلخالی دیگر گوبگور کشتارگاه در ایران قصابخانه جنون اسلامی


خلخالی گوربگور و دستگاه جنایت جنون اسلامی دوباره ماشین کشتار را به راه انداخته است
handeran.wordpress.com
من حاكم شرع بودم و پانصد و چند نفر از جانيان و سرسپردگان رژيم شاه را اعدام كردم … اكنون در مقابل اين اعدامهائی كه كردم نه پشيمانم و نه گله مند و نه دچار عذاب وجدانم. تازه معتقدم كه كم كشتم! خيلی ها سزاوار اعدام بودند كه به چنگم نيفتادند…” اين بخشی از آخرين اظهارات محمدصادق صادقی گيوی، يا آيت خرالله صادق خرزاده
------------------------------------------------------------------------------------------
--------------------------------------------------------------------------------------------
همسر شهیدعلي صارمي زنداني سياسي اعدام شده : مستمر اطراف خانه ما هستند، پلاك خانه ما را كنده بودند كه افرادي كه به خانه ما ميخواهند بيايند،نشناسند و دنبال منزل بگردند.

خبرنگار كانون حمايت از خانواده هاي جانباختگان وبازداشتي ها با خانم مهين صارمي همسر زنداني سياسي اعدام شده علي صارمي مصاحبه اي داشته است كه در ذيل ميايد،خانم مهين صارمي نيز اززندانيان سياسي دهه 60 است و اخيرآً نيز هم پرونده علي صارمي بوده وبه جرم شركت در مراسم سالگرد

اعدام شدگان سال 67 در گورستان خاوران دستگير گرديده بود و سپس با وثيقه آزاد گرديد.او در شهريورماه 89 توسط قاضي صلواتي در يك دادگاه به ده سال زندان و تبعيد محكوم گرديده است.اين حكم را به وي بطور قانوني ابلاغ نميكردند و حتي به وكيل ايشان نيز شفاهاً در اين رابطه اطلاع داده بودند كه وكيل خانم صارمي نيز گفته است اين حكم را بطور رسمي و قانوني براي من ارسال كنيد اما تا روز اعدام زنداني سياسي علي صارمي اين حكم را براي آنان ارسال نكرده بودند.در روز اعدام علي صارمي،خانم مهين صارمي را كه ازشب قبل از اعدام به همراه خانواده و تعداد زيادي از دوستانشان در مقابل اوين تجمع كرده بودند و تا صبح مقابل اوين بودند،دستگير كرده به پليس امنيت در ميدان تجريش برده بودند،در آنجا بعد از تهديد و ارعاب براي به سكوت كشاندن وي نهايتاً برگه حكم قاضي صلواتي را نيز مقابل رويش گذاشته اند! و به ايشان گفته بودند كه قاضي صلواتي گفته است اگر اين ابلاغ حكم را امضاء نكرد،نگذاريد از آنجا خارج شود!!!
نهايتاً خانم صارمي بدليل اينكه در روزاعدام همسرش آقاي صارمي حتماً به منزل آنان ميهمان و ......... از شهرستان و .... براي اظهار همدردي و... ميايند و نميخواهد درب خانه شان در اين روز و ايام بسته باشد،حكم صلواتي را بدون حضور وكيل و.. امضاء ميكند و بيرون ميايد
متن مصاحبه با خانم مهين صارمي ( همسرزنداني سياسي اعدام شده علي صارمي )
- از اينكه به ما وقت داديد،متشكريم و آرزوي سلامتي و بردباري براي شما را داريم, اگر ممكن است براي ما توضيح دهيد كه هم اكنون وضعيت تحويلگيري جنازه علي به كجا رسيده است؟
- جنازه اش را به ما نداده اند خودشان برده اند خاك كردند.هيچكس پاسخ درستي نميدهد.
به ما زنگ زده بودند كه برويم جنازه را تحويل بگيريم ديروز از صبح رفته بودند كهريزك جلوي پزشك قانوني جنازه را تحويل بگيرند.گفتند داريم كارهايش را مي كنيم باشيد تا تحويل بدهيم .يكي از اطلاعاتي ها آمده بود آنجا گفته بود اين ممنوع الدفن است كه ديگر جنازه را تحويل ندادند.!
گفتند برويد اوين نامه بياوريد.از آنجا رفتند اوين براي گرفتن نامه، كلي جرو بحث شده بود.گفتند برويد دادگاه انقلاب نامه بگيريد.از آنجا به دادگاه انقلاب رفتند تا ساعت 5 عصر آنها را از اين اتاق به آن اتاق كشانده يك نامه داده بودند گفتند الان تعطيل شده است كسي كه بايد نامه را امضاء كند مرخصي رفته است شنبه مي آيد برويد شنبه بيائيد.بعد ازآن يكنفر به خانه ما زنگ زده بود و گفته بود فردا ساعت 9 صبح بيائيد جلوي پزشك قانوني در كهريزك، جنازه را تحويل بگيريد.9صبح رفتند تاساعت 12 جلوي پاي آنها آنقدر سنگ اندازي كرده بودند بعد هم گفتند نمي شود، برويد بعدا اطلاع مي دهيم فهميديم كه دفنش كرده اند يكجايي حالا كجا خدا مي داند ؟ماداريم تحقيق مي كنيم فاميل همه در حال تحقيق هستند گفتيم برويم بروجرد ببينيم از همشهريان مي توانيم اطلاعي پيدا كنيم .
خودشان زده اند زير موضوع و ميگويند دفن نكرده ايم شنبه بيائيد دادگاه انقلاب نامه را تكميل كنيد بعد برويد بگيريد،خلاصه هر كس يك حرفي ميزند. البته نامه دست ما هست ، الكي مي گويند ,دروغ مي گويند مثل سگ دروغ مي گويند مي خواهند ما را سر بدوانند .ديروز پسر برادر شوهرم را برده اند هنوز معلوم نيست كجا برده اند .امروز هم دوباره آمده بودند جلوي درب مي گفتند اگرصدايتان بالا بيايد ,اگر عكس بزنيد جلوي درب مي آئيم جمعتان مي كنيم مي بريم اينجوري هي تهديد و يكسره تهديد مي كنند هنوز معلوم نيست اينها كجا دفن كرده اند يا چكار كرده اند .
بالاخره گفتند شنبه مراجعه كنيد دادگاه انقلاب نامه اتان را تكميل كنيد ما ببريم، بهشون بدهيم تا تحويل بدهند .
- علت اين اقدامات از نظر شما چيست آيا در اين مورد توضيحي هم داده اند ؟
- اينها ميخواهند ما را بترسانند كه نكند ما مراسمي بگيريم اينها اينكار را كردند كه ما مراسم نگيريم كسي را خبر دار نكنيم ماهم تا آنجا كه تونستيم مردم را خبر داركرديم .
اينها مارا از اين مي ترساندند كه مارايكروز نگه دارند كه اينطوري بترسيم و اينكارها را نكنيم .حرفشان اين بود كه قول بدهيد تجمع نكنيد سر و صدا يش را در نياوريد تا ما خودمان خبر بدهيم كه شما بيائيد جسدش را بگيريد.ولي شلوغ نكنيد!
مگر مي شود كسي عزيزش را كشته اند جسدش را نگه داشته اند، خانه اش دوستانش نيايد و بروند اينها از ما مي خواستند كه اينكارها را نكنيم ما گفتيم در خانه امان باز بوده تا الان، دوستانمان دارند از همه جا اهواز,بروجرد ,خرم آباد و دزفول آمده اند به خانه امان ,همين آلان در سه ساختمانمان ميهمان داريم .طبقه پائين خانه برادر شوهرم هم ميهمان است .

- روز اعدم آقاي صارمي شما را هم در همان روز با تعداد ديگري از اقوام ازجمله دخترتان پويا و ساير دوستان در مقابل اوين دستگير كردند،به چه جرمي شما را دستگير كردند و از شما چه خواسته شد؟
- خانم صارمي. از ما قول و تعهد ميخواستند كه ديگر اوين نرويم ,تجمعي نكنيم اگر تظاهراتي شد نرويم اينطوري از ما تعهد گرفتند و مارا آزاد كردند.
- شنيديم كه حكمي كه بارها شما خواسته بوديد كه براي وكيلتان بطور قانوني ارسال شود،ارسال نكرده بودند و در همانجا آنرا مقابل روي شما گداشتند،موضوع چي بود؟
- بله، حكم هم آنجا گفتند بايد امضاءكني ,آنروزحكم را به من ابلاغ كردند آنجا تو تجريش! از آنجا نامه را فكس كرده بودند گفتم مگه اينجا دادگاهه كه حكم راامضاء كنم گفتند آقاي صلواتي گفته اگر امضاء نكرد نبايد برود , من بدبخت هم از ترسم ميگم براي چي امضاء كردم ميماندم آنجا ولي گفتم مهمون داره ميايد ازشهرستان نكند درب را ببندند بيشتر ترسم از آن بود بيام در ب خانه را بازكنم ودوستام بيايند مهمانها بيايند نگويند دستگيرشده هيچ كس نيست ما برويم پيش كي؟ به خاطر اين گفتم عيبي ندارد و بيايم امضاءكنم بگذارند برم خانه پيش مهمانانم امضاء كردم .
- شنيديم كه صحنه هاي قبل از اعدام آقاي صارمي را تعريف كرده اند،شما هم خودتان در بيرون صداي يا حسينِ علي را قبل از اعدامش شنيده بوديد،ميتوانيد مقداري در اين رابطه توضيح دهيد؟
- بله با فرياد يا حسينِ علي، او را اعدام كردند يعني از يزيد هم يزيد تر هستند!
چه ميدانستيم كه علي آن صداي يا حسين را ميكشيد! ,صداي يا حسين بلند آمد نزديك اذان صبح گفتيم چه خبرشده؟ نميدانستم كه علي است! .
سرباز گفته كه موقعيكه طناب مي انداختيم گردنش چشمش را كه نگذاشته ببنديم چشمش را باز گذاشته , سر بازه به علي گفته مرا ببخش من مامورم ,علي گفته تو كارت را انجام بده، تو ماموريتت را انجام بده، من همه آدمها را بخشيدم تو كارت را انجام بده من ازهيچكس ناراحت نيستم .
حتي داشته نماز ميخوانده گفته بگذار برات مهر بياورم گفته مهر نمي خوام همينجا روي زمين خالي نمازم بهتر است مهر هم از آنها نگرفته است!
روز قبل از اعدام ,همان روز دوشنبه ما ملاقات داشتيم با علي ,كابيني كه به ما داده بودند گوشي اش خراب بود خيلي كم توانستيم صحبت كنيم، چون هي با سيمها بايد ور ميرفتيم زينب به او گفت با با يك بار ديگه ملاقات بگير به اينها بگو من ملاقات نكردم ,علي گفت من چيزي ازاينها نميخوام ,من شما را ديدم،ديگه!، من هيچي از اينها طلب نميكنم .
يكبار هم اخيراً ميثاق زنگ زد گفت كه به علي بگو بردنش انور ( بند 2 ) تقاضا كنه بيايد پيش ما، به علي گفتم علي ميثاق اينطوري گفته , گفت من از اين جنايتكارها هيچ چيز تقاضا نميكنم ،همه جا زندانه، هيچ فرقي نميكنه چه اينجا باشه، چه آنجا .
- بعد از اعدام ايا مزاحمت خاص ديگري برايتان ايجاد شده است؟
- بله مستمر اطراف خانه ما هستند، پلاك خانه ما را كنده بودند كه افرادي كه به خانه ما ميخواهند بيايند،نشناسند و دنبال منزل بگردند، ما ديشب دو باره پلاك خانه را پيچ ومهره داديم كه ببندند و بستيم
امروزآشنايي آمده تهرا ن ازياخچي آباد ميگه سه روز آمدم خونه تون را پيدا نكردم، عكس علي را ميزنيم ميكنند ,ما باز عكس مي زنيم ميكنند و اذيت و آزار،گفته بودند كه اگر صدايتان بالا بيايد،مياييم و همه را جمع ميكنيم و ميبريم!
- خانم صارمي شما آيا شما پيامي و يا نكته اي رو به مردم ايران داريد كه در اين فرصت بگوييد ؟
-پيامم براي مردم اينه :بيدار باشند ببينند چه كساني را دارند از دست ميدهند!
گفتم آقاي حسيني ( وكيل شهيد علي ) ترو خدا از خودت و ساير وكيلها ميخوام نگذاريد زن و بچه ها ي كسي بي سرپرست باشه!
از اينكه وقتتان را گرفتيم عذر ميخواهيم و بينهايت از شما متشكريم-


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر