Pages

Subscribe:

Ads 468x60px

۱۳۹۰ بهمن ۱۶, یکشنبه

دیکتاتورها از یک دیگر دفاع میکنند چرا چون به کشتار انسانها پایبند هستند



دیکتاتورها از یک دیگر دفاع میکنند  چرا چون به کشتار انسانها پایبند هستند

علیرغم هولناک ترین جنایات 11 ماه اخیر سوریه؛

چین و روسیه مانع از تصویب قطعنامه در شورای امنیت شدند 

!صحنه‌های رأی گیری درباره‌ی قطعنامه شورای امنیت علیه دولت سوریه و وتوی روسیه و چین
گزارش بخش فارسی رادیو اسرائیل-  در پی کشتارهای هولناک حکومت بشار اسد در شبانه روز اخیر در سوریه، رییس جمهوری ایالات متحده، پرزیدنت باراک اوباما با صدور بیانیه ای، ضمن محکوم کردن این قتل عام، برای نخستین بار در ماه های اخیر به صورت علنی خواهان کنار رفتن بشار اسد از قدرت شد. اما علیرغم این کشتارها، چین و روسیه بار دیگر قطعنامه شورای امنیت را در مورد سوریه، وتو کردند.
کشتارهای هولناک حکومت بشار اسد در شهر حمص در سوریه، در شبانه روز اخیر (شامگاه جمعه و روز شنبه) صدها کشته و هزاران زخمی بر جای نهاده است و در حالی که روز گذشته با سی امین سالروز قتل عام مردم شهر سوری "حماة" در زمان حکومت حافظ اسد مصادف بود، حکومت پسرش، بشار اسد، شبانه روز اخیر را به سیاه ترین، خونین ترین و وحشیانه ترین شب و روز در یازده ماه بحران دامنه دار سوریه مبدل کرده است.
ارتش سوریه از شب گذشته با شلیک پی در پی گلوله های خمپاره به سوی شهر حمص، صدها نفر را به قتل رسانده است. در برخی گزارش های شبکه های "العربیة" و "الجزیرة" شمار کشته های این خونین ترین منطقه سوریه در ساعات اخیر به 400 نفر رسیده است و در حالی که اوپوزیسیون سوری احتمال می دهد که تعداد کشته ها فراتر از این رقم نیز باشد، شمار زخمی ها یقینا از هزار نفر بیشتر است زیرا خمپاره های نیروهای ارتشی مستقیما به خانه های مردم در محله های مسکونی شلیک می شود.

صحنه هایی از جنایات ارتش اسد در شهر حُمص در ۲۴ ساعت گذشته
دلیل وحشی تر شدن بشار اسد و روی آوردن به این جنایات معلوم نیست اما برخی ناظران می گویند که دلیل این امر می تواند عمیق تر شدن ترس و بیم آقای اسد نسبت به از دست رفتن پایه های قدرتش و گرفتار آمدن به سرنوشتی شبیه معمر قذافی باشد؛ به ویژه آنکه هفته گذشته تلاش همسر جوان و مادر سالخورده اش برای فرار از سوریه ناکام ماند.
در سیستم ایمیل شخصی بشار اسد که در روزهای اخیر از سوی یک هکر اینترنتی در عربستان سعودی هک شد، نامه ای به دست آمد که از دو روز پیش در اینترنت افشاء شده است. در این نامه آمده است که ویلای خریداری شده برای بشار اسد در جزیره کیش در ایران برای ورود هر لحظه بشار اسد در پی خطرناک تر شدن وضعیت حکومتش آماده شده است.
این ویلا را حکومت ایران به بهای 60 میلیارد تومان از صاحب ایرانی هتل داریوش کیش برای بشار اسد خریداری کرده است.
نیروهای اوپوزیسیون سوریه امروز سوگند خوردند که انتقام جنایات خونین شبانه روز اخیر در شهر حمص را بگیرند. در منطقه "خالدیة" در شهر حمص که کشتارهای بزرگ در آنجا در جریان است و از کشته پشته ساخته شده است، مخالفان همچنان شجاعت بسیاری نشان می دهند و سراسر امروز با داشتن اسلحه یا با دست خالی، به حمله سوی پادگان ها و مقرهای پلیس در محله خالدیه و سایر مناطق شهر حمص ادامه می دادند.
برخی ناظران می گویند که اوپوزیسیون تحرکات اعتراضی خود را علیه حکومت اسد بدین دلیل شدت بخشید تا امشب که نشست شورای امنیت باید درباره پیش نویس قطعنامه پیشنهادی مشترک اتحادیه عرب – اروپا – آمریکا تصمیم بگیرد، جامعه جهانی و به ویژه روسیه را وادار به حمایت از مردم سوریه نماید.
در این میان، شورای امنیت سازمان ملل در حالی امروز به بررسی بیشتر و احتمالا رأی گیری در مورد قطعنامه این شورا در مورد بحران سوریه می پردازد که بنا به فشارهای فزاینده روسیه، در این قطعنامه به "ضرورت کناره گیری بشار اسد از قدرت" اشاره ای نشده است.
در قطعنامه شورای امنیت، از خواست 22 ژانویه اتحادیه عرب در مورد ضرورت انتقال قدرت اجرایی در سوریه به معاون رییس جمهوری در یک دوره 6 ماهه حمایت شده،۲۴لی در آن کناره گیری بشار اسد از قدرت مطرح نگردیده است. قطعنامه شورای امنیت هرگونه خشونت از سوی هر منبعی را در سوریه محکوم می کند و از همه طرف های درگیر می خواهد که به اقدامات مسلحانه علیه یکدیگر پایان دهند. در این قطعنامه همچنین از انتقال نظام سیاسی کنونی سوریه به یک سیستم سیاسی دموکراتیک و چندحزبی حمایت شده و خواسته شده است که طرف های بحران به دیالوگ و گفت و گوی سازنده با یکدیگر بپردازند.
دیپلمات ها در نیویورک گفتند که قطعنامه شورای امنیت به گونه ای طراحی و نوشته شده است که دل نگرانی های دولت روسیه مراعات شود و این در حالی است که تا شامگاه گذشته نیز دولت مسکو همچنان از اعلام حمایت خود از این قطعنامه خودداری می کرد.
خانم هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا که برای شرکت در کنفرانس امنیتی مونیخ به آلمان رفته است، امروز گفت که آمریکا انتظار دارد که شورای امنیت همین امشب درباره قطعنامه مرتبط با سوریه تصمیم بگیرد. او امروز در مونیخ با وزیر خارجه روسیه، آقای سرگئی لاوروف دیدار و گفت و گو کرد. روس ها تأیید می کنند که آقای لاوروف می خواهد سه شنبه به دمشق برود تا شخصا با بشار اسد دیدار و گفت و گو کند. امروز در لندن و چند شهر دیگر جهان مخالفان حکومت اسد در برابر سفارتخانه های این رژیم به تظاهرات پر سر و صدا دست زدند و در صدد ورود به سفارتخانه ها بر آمدند.
//////////////////



تحریم های آمریکا علیه رژیم ایران تشدید شد
امارات و قطر معامله با ایران را سخت تر کردند
کشتی های حامل ذرت اوکراینی از بنادر ایران برگشت خوردند
و مردم می گویند: صدای پای قحطی را می شنویم
گزارش بخش فارسی رادیو اسرائیل-  به هدف شدیدتر کردن تحریم های مالی و اقتصادی علیه رژیم ایران که حاضر به توقف برنامه های اتمی خود نیست، کمیته امور بانکی در سنای ایالات متحده طرحی را تصویب کرد که بر اساس آن، بانک های غیرآمریکایی که در زمینه نقل و انتقال پول به شرکت های ملی نفت و نفتکش ایران کمک می کنند، از سوی دولت واشینگتن جریمه خواهند شد.
بر اساس این طرح، همچنین شرکت های وابسته به شرکت های آمریکایی در سرتاسر جهان زیر نظر قرار می گیرند و اگر روابط غیرقانونی با رژیم ایران داشته باشند، شرکت مادر در ایالات متحده تحت تعقیب قرار می گیرد.
سناتورهای آمریکایی همچنین قصد دارند تحریم های شدیدتری علیه صنایع نفت و گاز و پتروشیمی ایران وضع کنند و مجازات هایی نیز برای کمپانی هایی در نظر بگیرند که به جمهوری اسلامی، ابزار سرکوب می فروشند.
همزمان، خبرگزاری "رویترز" گزارش داد که بانک مرکزی دو امیرنشین قطر و امارات عربی متحده به بانک های آن دو کشور دستور داده اند که از گشایش اعتبار اسنادی برای تجارت با ایران خودداری کنند. از آنجا که امارات عربی متحده بزرگترین شریک تجاری ایران است و بیشترین حجم واردات ایران از دوبی انجام می شود، کارشناسان می گویند این تصمیم امارات موجب خواهد شد که شوک بزرگ دیگری بر اقتصاد جمهوری اسلامی وارد شود و شاید در روزهای آینده، بار دیگر شاهد جهش بهای ارز در ایران باشیم.
در همین حال اعلام شد که صادرات ذرت از اوکراین به ایران در ماه ژانویه امسال، به دلیل تحریم های بین المللی، حدود 40 درصد کاهش یافته است. به گزارش "رویترز"، هم اکنون حدود 400 هزار تن ذرت درون 10 کشتی در بنادر ایرانی متوقف مانده اند و به دلیل آنکه ایران نمی تواند پول آنها را به علت تحریم ها منتقل کند، این کشتی ها نیز بار خود را خالی نمی کنند. "رویترز" نوشت که 5 کشتی نیز بنادر ایران را ترک کرده اند.
در هفته های اخیر به دلیل تحریم ها، واردات غلات و دانه های روغنی به ایران به شدت کاهش یافته و مردم ایران می گویند که "صدای پای قحطی" را می شنوند.
///////////////

تفسیر سیاسی هفته
نوشتۀ: منشه امیر  

سالروز به قدرت رسیدن شان را جشن گرفته اند
سال روز به قدرت رسیدن خود را جشن گرفته اند، ولی هرگز این چنین مانند امسال وضعی لرزان و شکننده نداشته اند.
از خود می پرسند که تا چند سال دیگر می توانند روی صحنه بروند و پز دهند و از "دستاورد"های انقلاب سخن بگویند و فخر بفروشند و مردم فریبی کنند؟
اگر موقعیت بشار اسد در سوریه این چنین ناپایدار است، آن ها چه امیدی ممکن است داشته باشند که بتوانند تا بهمن ماه سال آینده دوام بیاورند؟
این نگرانی بی جهت نیست: از زمین و آسمان، و از چپ و راست، و از داخل و خارج برای آنان مصیبت می بارد.
دوران پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را به یاد می آورد – و بدتر از آن، خیزش های مردمی در کشورهای عرب را که رژیم های پیشین را برانداخت؛ و مهمتر از آن، به پا خیزی مردم سوریه که هر اندازه رژیم از آنان می کشد، باز هم در میدان می مانند و قربانی می دهند و فداکاری و ایثار می کنند و حاضر به عقب نشینی نیستند.
از یک سو دنیا بر آن ها فشار می آورد که از ادامه برنامه های اتمی دست بردارند و تلاش برای ساخت بمب هسته ای را متوقف سازند، و گرنه، تاسیسات هسته ای آن ها بمباران خواهد شد – و از دیگر سوی، تحریم های بین المللی ، به ویژه ممنوعیت دادوستد با بانک مرکزی حکومت ایران و خرید نفت از جمهوری اسلامی یک ضربه دشوار اقتصادی برای آنان محسوب می شود که ممکن است فروپاشی آن ها را شتاب بخشد.
هر اندازه که تحریم ها جدی تر می شود و بحران اقتصادی گسترش می یابد، و هراندازه بر ابعاد بحران اقتصادی افزوده می شود، دنیا دلگرم تر گردیده و در اجرای تحریم های بیشتر می کوشد.
در داخل هم اکنون مدتی است که نان خوش از گلویشان پائین نمی رود. پایشان در لجن مشکلات اقتصادی گیر کرده و نمی دانند چگونه از آن بیرون آیند. از یک سو کاهش دریافتی ها به ارز خارجی دست و بال حکومت را بسته؛ و از دیگر سوی، بدی مدیریت و نبود کاردانی و وجود فساد مالی و وقوع دزدی ها کلان و اختلاس های نجومی، همه و همه هیچ امیدی برای غلبه بر مشکلات باقی نگذاشته است.
برخی بر این باورند که دزدیدن سه هزار میلیارد تومان به صورت یک جا، بزرگترین رقم اختلاس مالی در رژیم ملایان است. شاید این گمان درست باشد، ولی بی تردید جمع پول هائی که در این سی و سه سال توسط سران حکومت از بیت المال غارت شده، ده ها و شاید صدها برابر آن مبلغ است.
از روز اول نگذاشتند که هیچ حساب و کتاب درستی در مدیریت مالی کشور وجود داشته باشد. رئیس دیوان کل محاسبات رژیم می گوید: "اصلا معلوم نیست که دخل و خرج دولت احمدی نژاد چقدر است و پول های باقی مانده کجا می رود"! کسی این سخنان را می گوید که وظیفه و ماموریت و رسالت او نظارت بر دخل و خرج مملکت و تنظیم آن است. عبدالرضا رحمانی فضلی، همان رئیس دیوان کل محاسبات کشور گامی فراتر نهاده و می گوید: هیچ نهادی در جمهوری اسلامی از میزان درآمد کشور خبر ندارد.
مسلم آن است که وقتی قصد دزدی و اختلاس دارند، نمی خواهند در جائی معلوم شود که چقدر درآمد و چه میزان هزینه داشته اند و دست اندرکاران چه مقداری از مابه التفاوت را به جیب ریخته اند.
این است امروز وضعیت در حکومتی که با شعار حمایت از مستضعفین به روی کار آمد و اموال سران رژیم پیشین و هر فرد غیرسیاسی را که ثروتی اندوخته بود مصادره کرد و آن را در اختیار قلدران جدید نهاد.
امروز با گذشت سی و سه سال، یک قشر بسیار نازک ثروتمندان به وجود آمده که بخش اعظم دارائی های غیر دولتی در کشور را تصاحب کرده اند و قشر مستضعف ایران فقیرتر و ضعیف تر از پیش شده است.
اختلاف طبقاتی به چنان میزان وحشتناکی رسیده که یک خانواده کوچک در قصر زیست می کند و در مقابل، ده ها خانواده دیگر خیابان خواب شده اند. کودکی با اتومبیل لوکس و همراه با راننده و پیشخدمت به مدرسه می رود و کودک دیگری با پای پیاده و برهنه، زیرا حتی کفش هم ندارد که به پا کند!
حتی در دوران پیشین نیز چنین فاصله طبقاتی وجود نداشت و قشر متوسط بسیار بزرگتر و مرفه تر از امروز در حکومت اسلامی ایران بود.
فاجعه آن است که دزدی های کلان با سوء مدیریت در هم آمیخته و مشکلات اقتصادی و مالی ایران را دو چندان کرده است.
احمدی نژاد، کوتاه مدتی پس از آن که به ریاست جمهوری رسید، همه کارشناسان اقتصادی را برکنار کرد و نهادهای مالی و برنامه ریزی را که وظیفه آن ها نظارت بر درستی و درست کاری مقامات دولتی در امور اقتصادی و بازرگانی است منحل ساخت و خود، یکه تاز عرصه اقتصاد شد.
مهندس که هست، ولی خود را یک اقتصاد دان قابل هم می داند. بنابراین، چه نیازی به اقتصاد دان و کارشناس دارد که موی دماغ او شوند و توصیه ای کنند که با منافع رئیس دولت مباینت داشته باشد؟
چرا آن "کارشناس" باید بداند که رئیس دولت چه مقدار دزدیده و معاون رئیس دولت چه مقدار دزدیده، و دیگر دستیاران و نزدیکان و یاران دور و نزدیکش چه مقدار به جیب زده اند؟
اختلاس سه هزار میلیارد تومانی را به انصار احمدی نژاد نسبت دادند و او هم تهدید کرد که صدها پرونده اختلاس توسط دیگران را در دست دارد که اگر جسارت کرده و مال او را برملا کنند، او نیز پرونده های دیگران را خواهد گشود.
تهدید احمدی نژاد، حتی اگر خود بعدا گفت که هشداری توخالی بوده، از یک سو نشان می دهد که تا چه حد رژیم به آسانی با دزدها و دزدی هاکنار می آید و در راه پایان بخشیدن به غارت بیت المال کوچکترین اقدامی نمی کند، و از سوی دیگر غارت و اختلاس تا چه حد همگانی شده که احمدی نژاد می گوید: صدها پرونده دزدی دیگران را در اختیار دارد.
چنان ایمان خود را نسبت به ایدئولوژی و آئین و مرام رژیم و آینده آن از دست داده اند، که برای در دست داشتن کلیدهای قدرت مالی و سیاسی سخت به جان یکدیگر افتاده اند و از سر و کول یکدیگر بالا می روند.
خامنه ای، که می گویند حتی لقب حجت الاسلام نیز برایش زیاد است، ادعای رهبری جهان اسلام را دارد – همانند  همان فردی که به ده راهش نمی دادند ولی سراغ خانه کدخدا را می گرفت: او که حتی در داخل کشور فاقد صلاحیت دینی شناخته شده و صلاحیتش برای مقام مرجعیت و ولایت فقیه مورد تردید و بحث و اعتراض است، خود را رهبر شیعیان جهان می خواند و همگان بر او می خندند و آیت الله علی سیستانی به او اخم می کند که چرا چنین جسارتی کرده است.
ولی هنوز خامنه ای را به ده راه نداده اند، احمدی نژاد از گرد راه می رسد و ادعای رهبری می کند و توسط دستیارانش از "اسلام ایرانی" سخن می گوید و خشم آخوندهای عرب پرست را بر می انگیزد که تا کنون همیشه گفته اند که ایران پیش از اسلام تمدن نداشته که بتوان به آن افتخار کرد.
در حالی که جناح موسوم به اصلاح طلبان را به کلی از صحنه سیاست بیرون رانده اند، اکنون به جان یکدیگر افتاده اند که کلید قدرت را در دست خود به انحصار بگیرند. ظاهرا این درگیری را احمدی نژاد به جناح خامنه ای باخته و به شدت تلاش می شود که یاران او نتوانند به مجلس آینده راه یابند. ولی احمدی نژاد بلوف می زند و می گوید بیش از نیمی از نمایندگان مجلس نهم از جناح او خواهد بود – که بعید می نماید جناح خامنه ای امکان آن را بدهد.
انصار خامنه ای می خواهند مجلس نهم را به طور کامل در اختیار خود داشته باشد – و بی تردید رد صلاحیت ها و تقلب در شمارش آراء، این بار بسیار بیشتر از گذشته خواهد بود – ولی هیچ اطمینانی وجود ندارد مردم آن را با سکوت برگزار کنند.
در نبرد قدرت میان دو جناح احمدی نژاد – خامنه ای (که به گمان بالا برنده آن جناح خامنه ای خواهد بود)، فرماندهان سپاه پاسداران در کمین نشسته اند تا همانند دزد سوم، خر حکومت را بربایند و آن را با خود ببرند. این را خامنه ای نیز خوب می داند، ولی تصور نمی رود که او می داند برای جلوگیری از آن چه کند.
سی و سه سال است قدرت را به دست دارند. سی و سه سال است کوشیده اند مغز شوئی کنند. سی و سه سال است که ادعا می کنند رژیم در توانمندترین موقعیت خویش قرار دارد، و در همان حال، مرتبا ابراز نگرانی می کنند که دشمن قصد وارد آوردن ضربه را دارد و ممکن است رژیم آسیب ببیند.
این تناقض گوئی نشان سردرگمی آنان و پیچیدگی اوضاع است – و آنان هر لحظه بیم دارند که ضربه نهائی بر قدرتشان وارد آید و آن ها را غافلگیر سازد.
از دوران اعتراض های پس از انتخابات ریاست جمهوری در دو سال و نیم پیش، آن ها با مهارت و ترفند و سرکوبگری و تهدید توانسته اند صدای مردم معترض را خاموش کنند. شمار زیادی را بازداشت کردند، برخی را به زندان انداختند و حتی به پای چوبه دار بردند – و برخی دیگر را با تهدید علیه افراد خانواده شان و به ویژه پدر و مادر، به سکوت و اختناق کشاندند. ولی آیا در دراز مدت، همیشه چنین دستاوردی خواهند داشت؟
در طول سی و سه سال گذشته، هیچ زمانی نبوده که پایه های قدرت آنان به لرزندگی امروز رسیده باشد.
با سیاست های نابخردانه و ماجراجویانه توانستند دنیا را علیه خود بشورانند و موجب انزوای حکومت گردند – در حدی که تنها یارانشان در صحنه امروز سیاست جهانی کسانی چون رهبر ونزوئلا، دیکتاتور زیمبابوه و رژیم سرکوبگر بشار اسد هستند که از جیب ملت ایران مستمری می گیرند. ولی این باج گیری های امروز آنان، هیچ تعهدی برایشان در مورد آینده ایجاد نمی کند.
سال روز مسلط شدنشان بر قدرت در ایران را در حالی جشن می گیرند که هیچ گاه به اندازه امروز موقعیتی این چنین لرزان نداشته و نسبت به آینده خویش تا این حد نگران نبوده اند.
در دنیا منزوی شده اند، از جانب جامعه جهانی مورد تحریم و فشار قرار دارند، خطر انهدام تاسیسات اتمی آنان در یک حمله هوائی روز به روز بیشتر می شود، به لب پرتگاه ورشکستگی اقتصادی رسیده اند، اسلام را فراموش کرده و خدا را انکار می کنند و به غارت بیت المال ادامه می دهند – و در همان حال، سخت به جان یکدیگر افتاده اند و هر یک ادامه تسلط بر حکومت را حق خود می داند.
با وجود همه این واقعیت ها، هنوز هم ادعا می کنند که از برنامه های اتمی خویش دست برنخواهند داشت. ادعا می کنند که نیرومندترین قدرت و قدرتمندترین حکومت در منطقه و جهان هستند. رهبری دنیا را نیز برای خود مطالبه می کنند و خیزش های مردمی در دنیای عرب را نیز به حساب خویش می نویسند و به خود نمره "آفرین" می دهند، و همچنان اعلام می دارند که به حمایت از ترور علیه برقراری صلح بین فلسطینیان و اسرائیل ادامه خواهند داد و به آن افتخار می کنند.
آیا چنین حکومتی، با چنین شکنندگی و لرزانی، خواهد توانست تا بهمن ماه سال آینده دوام آورد؟
اورشلیم – شنبه 15 بهمن ماه 1390 – 4 فوریه 2012


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر