Pages

Subscribe:

Ads 468x60px

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۲, سه‌شنبه

ما ضمن محکوم نمودن برخورد حزب چپ سوئد معروف به ونسترپارتیت که امروز مسئول این حزب انجام داد و ما بعنوان یهودی بقول کمونیست که یهودیها ضد آزادی هستند این یک عمل زشت و قبیح میباشد که محکوم است.


ما ضمن محکوم نمودن برخورد حزب چپ سوئد معروف به ونسترپارتیت که امروز مسئول این حزب انجام داد و ما بعنوان یهودی بقول کمونیست دو آتشه  که یهودیها ضد آزادی هستند این یک عمل زشت و قبیح میباشد  که محکوم است.



همکاری احزاب چپ سوئدی با رژیم ایران و بعنوان کمک به فلسطینها پول برای نواره غزه ارسال نموده اند تا تروریستهای فلسطینی هم  بتوانند با این پولها اسلحه و مهمات را بخرند و شهروندان اسرائیلی را ترور کنند .

 و حزب چپ سوئد با رژیم ایران همکاری دارد و در عین حال با رژیم ترکیه همکاری نزدیکی دارد این حزب و به همین سبب از تمامی کردهای شریف درخواست میشود صفوف حزب چپ سوئد را ترک نموده و به حزب مردم حزب لیبرال به پیوندند چرا چون حزب لیبرال مردم خیلی از قضیه ی کرد دفاع نموده است در پارلمان سوئدامروز افراد وابسته به حزب چپ سوئد با وضوح نشاندادند  که از رژیم جنایتکار آخوندی حمایت میکنند و این بر هیچ کسی پوشیده نیست حالا هم برای ما روشن شده که کسانی هم با این حزب چپنما همکاری میکنند مزدوران و جاشهای رژیم ایران هستند
هر کسی هم با حزب چپ سوئد همکاری بکند به این معنا است و پیرو تفکر گندیده دیکتاتوری میباشد
/////////////////////////////////////////










سڵاو ماندوو نه‌بن هه‌واڵێکی به‌ په‌ڵه‌و ناخۆشم هه‌یه‌ له‌ شاری مه‌ریوانه‌وه‌.
ئه‌مڕۆ ڕێکه‌وتی 11 گوڵانی 1391 هه‌تاوی کاتژمێر 12 و 30ده‌قه‌ ی نیوه‌رۆ ماشێنێکی گه‌شتی یه‌گان امداد له‌ شاری مه‌ریوان له‌ نزیک ئاته‌ش نشانی به‌ بێ هیچ هۆیه‌ک به‌دوای سێ لاوی ماتۆڕ سوار که‌ کرێکار بوون و له‌ سه‌ر کارده‌گه‌ڕانه‌وه‌ بۆ نانی نیوه‌ڕۆ ئه‌و ماشێنه‌ی گه‌شتی نێوشار به‌دوایان ده‌که‌وێ به‌ شێوێکی زۆر وه‌حشیانه‌ به‌ ماشێن لێیان ده‌دات که‌ له‌ ئاکاما ماتۆڕسواره‌کان به‌ توندی بریندار ده‌بن که‌ حاڵی یه‌کیان که‌ نێوی بێهزاد داربه‌رزین ه‌ زۆر خراپه‌ و ئێستاش له‌ نه‌خۆشخانه‌ی شاری مه‌ریوان دان و بڕیار وایه‌ بێهزاد داربه‌رزین بنێردرێت بۆ سنه‌ بۆ ئه‌وه‌ی ده‌رمان بکرێت. به‌ڕێزان نێوی ئه‌م که‌سانی که‌ بریندار بوونه‌ ئه‌مانه‌یه‌
1.بێهزاد داربه‌رزین کوڕی حه‌سه‌ن
2-ئازاد مۆرادی کوڕی مه‌سعوود
3-که‌یوان نه‌عیمی کوڕی ئه‌حمه‌د
من وه‌ک شایه‌د حاڵێک له‌وێ بووم و هه‌موو کاره‌ساته‌که‌م بینی .جێگای ئاماژه‌یه‌ یه‌گانی ئیمدای و نیرووی ئینتزامی ئه‌وشاره‌ ماوێکی زۆر فشاریان هێناوه‌ بۆ خه‌ڵکه ‌و به‌ ڕوونی و ئاشکرا مافه‌کانی خه‌ڵک پێشێل ده‌که‌ن و که‌سیش له‌ ئاست ئه‌م تاوانانه‌دا به‌رپرسیار نیه‌ .تکایه‌ له‌به‌ر ئاسایش و ژیانی خاڵک ئه‌م هه‌واڵه‌ بڵاو بکه‌نه‌وه‌.سیاس ماندوو نه‌بن
بۆ دڵنیا بوونتان فیلمم هه‌ڵگرتوه‌ تکایه‌ با بڵاو بێته‌وه‌

ئه‌م هه‌واڵه هه‌ر ئیسته‌ به ئیمه‌ئل هاتوه‌. سپاس بۆ ئه‌و هاورێیانه
////////////////////////////////

روز جهانی کارگر گرامی باد

اول ماه مه "روز جهانی کارگر" در حالی فرا می رسد که سفره کارگران ایرانی تهی تر از هر زمان ممکن است. لازم به ذکر نیست که کارگران ایران سهم بسزائی در قیام 57 داشتند و اعتصابات گسترده کارگری و کارمندی و بالاخص اعتصاب کارگران صنعت نفت شریان حیاتی رژیم گذشته را قطع کرد اما این طبقه زحمتکش هیچگاه به سهم خود از انقلاب دست نیافت که هیچ بلکه روز به روز بر اثر سیاست های سو رژیم از یک سو و فساد و چپاول و غارت اموال عمومی از سوی دیگر تهیدست تر از گذشته گردید.

خمینی در روز جهانی کارگر در سال 58 عمق درک خود از کارگران و حقوق آنها را با جملاتی بس سخیف و مبتذل بنمایش گذاشت. "خدا خود کارگر است" و "کارگران چون کار می کنند سالم هستند و اغنیا و ثروتمندان چون فعالیتی ندارند بیمارند" این جملاتی بود که او در تجلیل از کارگران و حقوق و جایگاه آنها بر زبان آورد!. 

رژیم ضد بشری حاکم از همان روزهای اول انفلاب با درک موقعیت و پتانسیل مبارزاتی طبقه کارگر سرکوب تمام عیار آنها را در دستور کار خود قرار داد. از تشکیل هرگونه سندیکاها و شوراهای کارگری و کارمندی مستقل جلوگیری بعمل آمد و سندیکاهای کارگری خودجوش هم با سرکوب تمام عیار مسئولان و شکنجه و زندانی کردن اعضای آنها منحل شدند. نمونه آخر آن سندیکای کارگران شرکت واحد تهران و حومه است که مسئول سندیکا آقای منصور اصانلو سالیانی است که در زیر شکنجه های قرون وسطائی بسر می برد و از همکاران او آقای رضا شهابی است که بر اثر شدت فشارها و شکنجه ها و مصائب و بیماری ناشی از آن به بیمارستان انتقال یافته است. بر عکس رژیم توسط مهره های دست پرورده اقدام به زیر سیطره کشیدن تشکیلات خانه کارگر نمود. همین تشکیلات دست آموز امروز قادر نیست که در روز اول ماه مه اقدام به برگزاری یک تظاهرات فرمایشی نماید چرا که بیم آن می رود که هرگونه تظاهرات فرمایشی هم راه به اعتراضات طبقه کارگر در احقاق حقوق خود برد. 

رژیم در کنار به کنترل در آوردن خانه کارگر اقدام به تاسیس تشکیلات سرکوبگری در هر اداره و واحد تولیدی بنام "حراست" نمود. در راس این اداره عناصر سرکوبگری قرار گرفتند که با رواج فرهنگ تملق و چاپلوسی و پروبال دادن به افراد ضعیف النفس تحت عنوان واحد بسیج" و وادار نمودن آنها به جاسوسی علیه همکاران خود به بسط فضای اختناق و سرکوب در تمامی ادارات و واحدهای تولیدی پرداختند. به اینها باید شرکت در نمازجماعت اجباری و تظاهرات و مراسمات فرمایشی هم افزود. امروزه فضای عمومی در ادارات و واحدهای تولیدی فضای ناامنی و اعتماد متقابل است. در چنین فضائی مسلما خلاقیت رخت بر بسته و اساس و مبنای هرگونه رشد و ترقی همانا تملق و چاپلوسی و جاسوسی می باشد. 

فراموش نکنیم که در طول 8 سال جنگ ضد میهنی این کارگران و کارمندان زحمتکش ادارات و واحدهای تولیدی بودند که به اجبار به جبهه های جنگ اعزام می شدند و بار اصلی جنگ بر دوش این طبقه سنگینی می کرد و به این نیز باید اعزام دانش آموزان از فرزندان کارگران و زحمتکشان را هم افزود که بعنوان نیروی یکبار مصرف بر روی مینها فرستاده می شدند. 

بعد از جنگ ضد میهنی تحت عنوان "سیاست تعدیل اقتصادی" در راستای اجرای نسخه های پیچیده شده توسط بانک جهانی دولت "سردار سازندگی" اقدام به کوچک سازی بدنه دولت نمود و بر اثر اجرای این سیاست بغایت ضد کارگری و ضد انسانی هزاران هزار کارگر بیکار شده و به اصطلاح باز خرید گردیدند آنهم بدینگونه که به هر کارگر وانتی و ماشینی مستهلک شده واگذار نموده و پول آن را به اقساط از کارگران بیکار شده دریافت کردند!. این سیاست ضدمردمی رژیمی بود که ادعای تحقق "حکومت مستضعفین" در ایران را داشت و سنگ مستضعفین عالم را به سینه می زد. 

با اجرای سیاست عدم استخدام دولتی بنگاه های کاریابی توسط عوامل وابسته به رژیم در هر شهر تحت عناوین مختلف تشکیل شدند که به احیای روابط برده داری در اشکال نوین پرداختند تا از غارت و استثمار جانمایه کارگران به ثروت های بادآورده دست یابند. "کارگر پیمانی" بدون برخورداری از هرگونه حق بیمه درمانی و حقوق بازنشستگی و مزایای دیگر پا به عرصه وجود گذاشت. قانون کار هم د راستای تامین منافع این قشر انگل تغییر یافت و جایگاه کارگر در حد "مزدبگیر" تنزل یافت. 

جامعه جوان ایران که بعد از جنگ خانمان سوز وارد بازار کار می شدند ناچارا برای امرار معاش و تامین هزینه های سرسام آور زندگی مجبور بودند که به هر ذلت و خواری تن در داده تا با فروش نیروی کار خود به بهای اندک بنوعی به حیات خود ادامه دهند. بنا به آمارهای موجود 70% از کارگران و کارکنان بخش درمان در کشور دارای "قرارداد موقت" بوده که توسط همین بنگاههای کاریابی به کار گرفته شده اند. 

رژیم برای تاخیر در ورود نیروی جوان به بازار کار اقدام به تاسیس دانشگاه آزاد نمود تا با تکیه بر این مثل "از این ستون تا آن ستون فرجی است" شانه از بار مسئولیت خالی کرده غافل از آنکه نسل تحصیل کرده ای بعد از پایان تحصیلات دانشگاهی وارد بازار کار خواهد شد که بالمال از خواسته های بس فراتری از یک نیروی کار ساده برخوردار خواهد بود. وقتی بستر لازم با بسط روابط تولیدی در راستای اشتغال نیروی متخصص ایجاد نشود تنها بر دامنه نارضایتی ها افزوده خواهد شد و بازهم چاره کار در چنین صورتی سرکوب هر چه بیشتر و فراتر خواهد بود. 

از آنجائیکه هیچ آمار درستی از میزان بیکاران در ایران وجود ندارد و اصولا ارگان و تشکیلاتی برای ثبت نام سیستماتیک کارگران بیکار وجود ندارد میزان بیکاری در ایران بین 30 تا 40 درصد تخمین زده می شود. باید تاکید نمود که بیش از 50% نیروهای مشغول کار دارای تحصیلات دانشگاهی و تخصصی می باشند که در مشاغلی دون پایه و بعنوان کارگران ساده مشغول بکار هستند. وضعیت بیکاری زنان بعنوان نیمی از بدنه جامعه بسا بدتر از مردان است. بنا به یک آمار از بانک جهانی در مورد میزان اشتغال زنان ایرانی در سال 2009 نرخ مشارکت زنان بالای 15 سال در کار 31/9% بوده که از این میزان 17% از آنان بیکار بوده اند!. 

ادامه سیاست ضدکارگری رژِیم توسط دولت احمدی نژاد با واردات بی رویه کالاهای مصرفی بنجل بالاخص از چین و اجرای طرح هدفمند سازی یارانه ها منجر به نابودی صنایع نساجی و تعطلیلی واحدهای تولیدی از جمله صنایع فولاد در ایران شده است. مدیر عامل فولاد البرز در مصاحبه با خبرگزاری ایلنای رژیم یادآور می شود: "اجرای فاز دوم هدفمندی بسیاری از کارگران صنعتی را بیکار می سازد".

حسن مصیب زاده مدیر عامل فولاد البرز در ادامه مصاحبه خود می افزاید: "طی سال گذشته و به تبع اجرای فاز اول قانون هدفمند یارانه ها در نبود حمایت های واقعی کمر بسیاری از واحدهای صنعتی فولاد شکست". او هزینه های سرسام آور و قبوض برق و گاز با رقمهای نجومی را از دلایل این امر دانست که گاها بر اثر پرداخت نشدن این قبوض واحدهای صنعتی با قطع جریان گاز توسط وزارت نیرو به محاق تعطیلی رفتند!. او با اشاره به دزدی و اختلاس کلان از بانکهای کشور و همچنین تاثیر تحریمها گفت: "طی سال گذشته نقدینگی بگاههای صنعتی به میزان قابل ملاحظه ای کاهش یافت. پس از تخلف مالی سه هزار میلیاردی سیستم بانکی پرداخت تسهیلات را بیش از پیش انقباضی کرد. ضمن اینکه گشایش LC داخلی و خارجی نیز با مشکل روبرو شد".

رژیم چاره تمام ندانم کاری ها و خیانتها و دزدی و چپاول اموال عمومی و سرمایه های ملی و را تنها در سرکوب هر چه بیشتر می داند. بهمین خاطر "دولت مهرورزی" احمدی نژاد جنایتکار بالفطره ای بنام سعید مرتضوی را که بنا به ادعای سخنگوی قوه قضائیه رژیم و هیئت تحقیق و تفحص مجلس در جریان ماجرای جنایات کهریزک رژیم دارای پرونده جنائی و دزدی و چپاول اموال عمومی است را برای سرکوب کارگران و کارمندان زحمتکش این میهن در راس سازمان تامین اجتماعی گمارده است. استیضاح صوری وزیر کار رژیم در رابطه با انتصاب مرتضوی جنایتکار توسط نمایندگان مجلس آخوندی بنا به دستور مستقیم خامنه ای ولی فقیه که توسط حداد عادل به نمایندگان مجلس ابلاغ شد ملغی گردید با این وعده که مرتضوی از منصب خود استعفا داده است اما بعدا معاون مطبوعاتی دولت بنام جوانفکر با درجه بندی انواع قولها یادآور شد که مطلب اعلام شده از سوی مرتضوی "قول شرف" نبوده است و لذا هرگونه قولی از نوع عادی از درجه اعتبار ساقط بوده و مرتضوی کماکان به کارخود در سازمان تامین اجتماعی ادامه داد. لازم به یادآوری است که قبلا نیز خامنه ای از مقامات رژیم و نمایندگان مجلس خواسته بود که در رابطه با چپاول و اختلاس 3000 میلیاردی سکوت اختیار کنند.

کوتاه سخن آنکه تا این رژیم با اصل ولایت فقیه بعنوان حافظ و نگهبان دزدی و اختلاس و چپاول و غارت اموال عمومی و عامل تمامی سرکوبها و نگون بختی های جامعه ایران برپاست هرگونه امیدی به اصلاح امور از جمله احیای حقوق زحمتکشان و کارگران امیدی است واهی و هر آن کس که چنین سیاستی را دنبال نموده و پیگیری می کند خائن به منافع ملی ایرانیان بوده و شریک دزد محسوب می گردد هر چند که ادعای همراهی با قافله را هم داشته باشد.

تنها چاره خلع ید تمام عیار از رژِیم جنایتکار حاکم با تمامی ارگانها و دستگاههای سرکوبگر و تمامی دستجات درونی آن می باشد. سیاست انقلابی و مردمی پیوند با پیشتاز انقلابی که صلابت و قدرت و توانائی آن هر روز بیش از پیش بعنوان تنها آلترناتیو دمکراتیک تبلور می یابد را باید با تلاش و همت هر چه بیشتر به میان مردم و در راس همه کارگران و زحمتکشان و اقشار آگاه جامعه برد. با یقین بر اینکه روز رستاخیز رهائی به یمن تلاش و کوشش و اراده ملت ایران در نیل به تغییر و سرنگونی رژیم حاکم فراخواهد رسید و فردای ایران از آن تمامی مردم و در راس همه کارگران و اقشار زحمتکش ایران خواهد بود روز جهانی کارگر امسال را جشن می گیریم و روز جهانی کارگر را به تمامی کارگران و زحمتکشان ایرانی تبریک گفته و بر مبارزات آنها در راستای تحقق اهداف والایشان ارج می گذاریم و آزادی سریعتر تمامی زندانیان سیاسی از جمله کارگران زندانی آقایان اصانلو و شهابی و ... را طلب می کنیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر